دانلود رایگان فیلم آینه بغل
دانلود فیلم ایرانی آینه بغل
دانلود فیلم آینه بغل با کیفیت عالی
لینک دانلود فیلم آینه بغل اضافه شد
لینک های دانلود قانونی فیلم آینه بغل
نقد و بررسی فیلم آینه بغل
آرش پارساپور
نام محمدرضا گلزار وقتی در بین اسامی بازیگران یک فیلم می آید؛ دو واکنش با خود به همراه دارد. یک عده فیلم را به واسطه حضور او یک اثر به درد نخور و سخیف می پندارند و عدهاي دیگر از عاشقان این برند سینمایی هستند و به دیدن فیلم میروند (و دسته اول وجود افراد میلیونی زیاد را در دسته دوم باور نمیکنند!). چه بخواهیم چه نخواهیم، گلزار هنوز یک سوپراستار سینمایی است و حضورش در یک فیلم می تواند تا حد زیادی تضمین فروش آن را به همراه داشته باشد. همانگونه که «آینه بغل» در اکران این روزهای خود، پله پله فروش خود را بالاتر میبرد و احتمال دارد به یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران تبدیل شود. حال اگر بخواهیم یکی از صدرهای جدول پرفروش سینمای ایران را بررسی کنیم، باید از کجا شروع کنیم؟بیشتر مردم که مخاطب اصلی سینما هستند، به این فیلم و امثال آن واکنش مثبت نشان داده و آنها را میلیاردی میکنند؛ پس چهلزوميدارد كهخالقان این سبک از فیلمها بخواهند در نوع ساختار و فیلمسازی خود تغییری اعمال کنند؟ یعنی منوچهر هادی، کارگردان فیلم که آثار خوب و قابل توجهی مثل «یکی می خواد باهات حرف بزنه» و حتی بازیگران فیلم از جمله نازنین بیاتی که از سینمای فاخر به سمت آینهبغل آمده، خودشان نمیدانند فیلمی گیشهای ساخته و روانه اکران کردند که حرف خاصی برای گفتن ندارد؟ جدا از ذکاوت و هوشمندی فیلمنامه نویس در گنجاندن برخی شوخیها و تکه های سیاسی که فقط برای بارمعنایی جلوه دادن فیلم نوشته شده و نه چیز دیگر، فیلم در ارائه پیام های دیگر خود براي مثال پیامهای اجتماعی و انتقادی از فضای مجازی کارت قرمز میگیرد و همان لایه سطحی شوخیهای سیاسی را نمیتواند در بیاورد.
داستان فیلم آینه بغل از یک ایده ناب و البته دردناک نشات گرفتهاست، کارگر یک پارکینگ ( با بازی جواد عزتی) با یکی از ماشینهای لاکچری این مکان، مازراتی، با نامزد خود (با بازی نازنین بیاتی) دور دور میکند که ناگهان آینه بغل خودرو را به باد میدهد. او مجبور است برای جبران هزینه آینه بغل میلیونی این ماشین، تمام سرمایه و پس انداز خود را خرج کند و از همین رو به دیدن صاحب ماشین (محمدرضا گلزار) می رود تا بلکه بتواند قضیه را یک جوری حل و فصل کند. آنجا او به کارگر ساده میگوید که باید به همراه نامزدش، چند روزی در نقش دوستان او به همراه وی زندگی کنند تا او بتواند جلوی نامزد از فرنگآمدهاش (با بازی یکتا ناصر) آبروداری کند. این دو نيز باوجود میل باطنی خود مجبور میشوند این کار را انجام داده و سناریوی دروغین را جلوی نامزد از فرنگ برگشته اجرا کنند و مراقب باشند که در هیچ لحظهای، قضیه لو نرود.
جواد عزتی، دیگر برند فیلم آینه بغل، بازیگر قابلی است و نقش آفرینیهای خوبی از او در برخی آثار سینمایی غیر کمدیاش دیدهایم. اما شخصیت و تیپ فیلمهای کمدی او بسیار یکسان و البته همچنان جذاب است. خردهای که به این تیپیکال بودن نوع بازی کمدی جواد عزتی گرفته میشود، مساله چندان واردی نیست و بسیاری از کمدینهای دنیا از دیرباز تاکنون در قالب یک نقش در فیلمهایشان بازی میکنند. آدام سندلر نمونه بارزی است که در فیلم های کمدی خود یک جور بازی میکند (و البته در فیلم های جدی و درام گاهی فوق العاده ظاهر میشود، درست مثل جیم کری) شخصیت کمدی جواد عزتی، کاراکتر بامزهایست که در هر فیلم تغییرات ریزی دارد اما دوباره دوست داشتنی است. بازی بازیگران آینه بغل به جز محمدرضاگلزار قابل قبول است و همین مساله فیلم را دو هیچ از دیگر آثار سینمای کمدی این روزها جلوتر میاندازد. یکتا ناصر و لهجه عالیاش در نقش یک زن تازه از خارج آمده به کشور و یا حرکات رضا نیکخواه که حساب شده و به تقلید از جواد ظریف اجرا می شود و… همگی توانستند نمره ناپلئونی را برای تمام تیم بازیگری به وجود بیاورند. (این مساله که گلزار چرا دوست ندارد و نمیخواهد بعد از این همه گذر از عمر هنری خود، کمی روی قدرت بازیگریاش کار کند نيز مساله عجیبی است؛ البته او مثل پارسا پیروزفر و برخی دیگر از هنرپیشهها تا کنون شانس همکاری و بازی با کارگردان فوق العادهای را نداشته تا استعدادهای بازیگری خود را شکوفا کند و تهمینه میلانی درآتش بس توانست اندکی از این استعداد را بازتاب دهد).
شوخیهای کلامی فیلم میتواند مخاطب را بخنداند و برخلاف تصور عموم، خنداندن مخاطب با جملات و دیالوگ کار چندان سادهای نیست. در بین شوخی های کلامی همانگونه که گفته شد تکههای سیاسی انداخته می شود تا بهفرض فیلم را پربار کند، به نظر من این هوشمندی کارگردان را نشان می دهد (همانگونه که گفتم منوچهر هادی کارگردان قابلی است) که فیلم کمدی گیشه ای خود را بهگونهاي بسازد که برچسب تجاری و… به آن نخورد. او و دیگر عوامل خوب می دانند که چگونه این برچسبها را دور زدهاند و می توان تا حد زیادی این ترفندها را قبول کرد؛ چرا که فیلم آینه بغل از دیگر آثار کمدی سخیف این روزها کمی، فقط کمی بهتر است.
تصور اینکه آینه بغل بخواهد در دل فیلم خود صحبتی از معضلات اجتماعی و سیاسی، از جمله فاصله طبقاتی (قیمت آینه بغل بعضیها برابر تمام زندگی خیلی هاست) و یا خطرات و معضلات فضای مجازی و یا اشاره به برجام و وزارت امور خارجه و غیره داشته و تاثیرگذار باشد، یک خیال واهی است و این مسائل فقط توانسته فیلم را از باتلاق آثار سخیفی چون خالتور و دخترعمو، پسرعمو و… جدا کند. منوچهر هادی بعد از منسالوادور نیستم، دوباره بهسراغ کمدی رفته و با المانهای لاکچری خود در سرتاسر فیلم (تصور نمیکنم خود محمدرضا گلزار نيز بتواند از نظرمالی در چنین خانه و کاشانه ای که در فیلم به نمایش گذاشته شده زندگی کند)، زرق و برق آن را دو چندان کرده و با انتخاب بازیگران درست (بفروشها، برندها و خوبها در کنار يكديگر) فیلم ضعیفي را بسيار پرفروش کند و مخاطبان سختگیرتر را نيز عصبانی نکند. خوبی آینه بغل این است که به شعور مخاطب خود توهین میکند اما سعی دارد که از دل او نيز در بیاورد. حالا این تلاش مذبوحانه در کمترین افراد موثر واقع میشودو برای بیشترمردم تفاوتی ایجاد نمی کند؛ چرا که آنها عاشق این نوع سینما هستند و میلیاردی بودن آنها،تضمین ادامهسازی این سبک فیلم تا سالیان سال در کشور است.
هومن نشتائی
آخرین ساخته منوچهر هادی ، سر و شکلی شبیه به من سالوادور نیستم دارد. بعد از فروش خوب من سالوادور نیستم ، این دومین فیلم تجاری منوچهر هادی است. فیلم هایی که هدفی جز فروش بالا ندارند. و چه در عمق و چه در سطح چیزی برای گفتن ندارند. صرفا فیلمی برای پر کردن وقت و خندیدن به مسائل سطحی است ، که طرفداران کمی هم در سینما ندارد. و مردم هم همیشه دنبال چنین فیلم هایی هستند. فیلم هایی که به عنوان سرگرمی و یک روز دورهمی با خانواده و دوستان خود به تماشای آن بنشینند ، کمی بخندند و بعد از ترک سالن آن را به کلی فراموش کنند. و هر کسی را دیدند بگویند : «خیلی خنده دار بود ، حتما ببین». سینمای طنز به کلی تبدیل شده به سینمای تجاری ، فیلم هایی برای گیشه ، که ساخته می شوند تا فروش کنند و برای عوامل کار هم چیزی جز پول ندارد. شما به اسامی بازیگران نگاه کنید. رضا گلزار در صدر جدول است. اگر گلزار نبود چه می شد؟ فیلم فروشی به این حد نداشت. در انتخاب بازیگر نگاهی به مهارت یا تکنیک او نمی شود و در انتخاب بازیگر چنین فیلم هایی فقط نگاه تجاری حکم فرماست. هر بازیگری معروف تر و پول ساز تر ، بهتر. در کنار او جواد عزتی که خود (در طنز) تبدیل به کلیشه شده است. بازی های او در کار های کمدی ، حتی کمی در شیوه بیان و نوع اکت تغییر نمی کند. و صرفا به همین دلایل معروف شده و مخاطبان زیادی او را دنبال می کنند. حالا در کنار این دو ، خواننده معروف (امیر عباس گلاب) به بی منطق ترین شکل ممکن درام را استارت می زند (با موزیکی شاد). که مخاطب بیشتر لذت ببرد. داستان از ایده کلیشه ای پی روی می کند. تقابل دو خانواده (زوج) ، یکی پولدار و مرفه و دیگری از نظر مالی ضعیف و سطح پایین. یک نفر بدلیل خوش گذرانی یک مازراتی از پارکینگ بر می دارند و به آینه بغل آن ماشین ، آسیب می زند. در این فیلم ها که هدف خنداندن است ، به روایت توجه نمی شود. همه چیز غیر قابل باور است. اما مخاطب باور می کند چون نقطه ضعف دارد (می خندد). و این شروع کلیشه ای به پایانی کلیشه ای تر ختم می شود. عده ای در پارکینگ جمع می شود و کسی با بغض در بین جمعیت شروع به روضه خوانی می کند. همه متقاعد می شوند در چشم همه اشک جمع می شود و دوباره همه به خانه شان باز می گردند و در پایان بندی شخصیتی که مشکل ایجاد می کرد متحول می شود و به همه کمک می کند و تمام. هیچ کدام از اینها باور پذیر نیست. اما مخاطب می پذیرد چون به ازای آن خندیده است. در این بین فیلمساز حرف هایی هم برای گفتن دارد ، اما همه چیز سطحی و با ارجاعات دیالوگی گفته می شود و فراموش می شود. و فقط بهانه ای می شود برای حمایت از فیلم که بگویند : «این فیلم طنز انتقادی بود». به جزئیات توجه کنید همه چیز برای مخاطب جذاب طراحی می شود. به انتخاب موزیک ها توجه کنید. به نمایش گذاشتن خانه و خودرو ها در قاب ها توجه کنید. برای مثال در سکانس صحبت گلزار و عزتی بعد از آزاد شدن عزتی ، توجه مخاطب به شخصیت ها و قصه است یا به بی ام و پشت سر آنها؟ همه چیز در فیلم سطحی نگری شده تا مخاطب بیشتر بخندد. این سبک فیلم ، فقط برای گیشه ساخته می شوند تا رکورد بزنند. و این رکورد در کنار تمام چیز هایی که گفته شد تبدیل شود به عنصری برای تبلیغات فیلم که باز بیشتر بفروشد. این سبک فیلم چیزی برای گفتن ندارد (اگر هم داشته باشد در سطح می ماند) و فقط برای سرگرم کردن مردم است. مردم هم با خانواده و دوستانشان به دیدن این فیلم می آیند تا کمی شاد باشند ، تا کمی از دنیای بی رحم فاصله بگیرند و همه چیز را برای لحظه ای فراموش کنند.
اخبار و حواشی فیلم آینه بغل
امیرعباس گلاب خواننده تیتراژ این فیلم است و در سکانسی در این فیلم در حالی که به اجرای زنده می پردازد حضور دارد.
سازندگان فیلم آینه بغل آن را یک فیلم لاکچری معرفی کرده اند که با آنچه تا بحال دیده شده است در سینما متفاوت است.
این فیلم دومین فیلم پرفروش سال شد / این کمدی در آخرین روزهای سال با سبقت از «گشت 2» به فاصله 1 میلیاردی «نهنگ عنبر2»، پرفروش ترین فیلم سال رسید.
درباره کارگردان فیلم آینه بغل
منوچهر هادی ( (زادهٔ 1351، تهران و اصالتا اهل گلپایگان) کارگردان و فیلمنامهنویس سینما و تلویزیون ایران است. وی پس از گرفتن دیپلم وارد عرصه هنر شد و کارهای متنوعی همچون بازیگری، دستیاری کارگردان و تدارکات را آزمود. در سال 1385، اولین فیلمش، «تلاطم» را ساخت و در همین سال موفق شد 4 تله فیلم دیگر با نامهای «آخرین روز ماه»، «تصادف»، «فرصتهای فردا» و «کوچه محجوب» را بسازد که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی آنها را نیز عهده دار بوده است. از جمله سوابق هنری وی میتوان به کارگردانی فیلمهایی نظیر «قرنطینه» (1386) و «یکی می خواد باهات حرف بزنه» (1390)، اشاره کرد. منوچهر هادی در 20 اسفنده ماه سال 1394 با یکتا ناصر ازدواج کرد)
لینک های دانلود با آی پی ایران قابل دانلود است لطفا هنگام دانلود وی.پی.ان خود را خاموش نمایید تا با سرعت مناسب دانلود کنید.
نظرات کاربران
1 نظرپوریا : خیلی خوبه که یه سایت برای دانلود راحت فیلم ها ، هست27 آذر 1396